فصل هفتم: خانة ۴۴۴- بولوار کشاورز!
آفتابِ شهريور، تازه فروکش کرده بود. گامهایش را بلندتر برداشت. از خيابان کناري، بولوار کشاورز، به سمت خانه رفت. خانهاي چندطبقه، کوچک و ساده. به ورودي خانه رسيد. عدد ۴۴۴ روي پلاک خانه، توجه هر تازهواردی را به خود جلب ميکرد. با گامهاي بلند، پلهها را دوتادوتا طي کرد. راهرو، بوي مرطوب و کهنگي ميداد. جلوي درب رسيد. با نواختي ويژه، چند تقه به در کوبيد.