۱۳۹۴ آبان ۱۴, پنجشنبه

حسن حبيبي : حمله موشكي به ليبرتي وعمله هاي برون مرزي

موشک باران لیبرتی، گوئیا با به خاک و خون کشیدن آن تمام نشده است. 
مرحله اول که از چند ماه پیش، با تجمع آدمهای رژیم (با عنوان به اصطلاح "خانواده") در مقال لیبرتی آغاز شد، مرحله تدارکات این عملیات بود. 
مرحله دوم قرار بود نابودی کامل لیبرتی با شلیک 80 موشک تقویت شده باشد، که خدای مجاهدین نخواست. هر چند که 24 جان شیفته در خون کشیده شد. 
مرحله سوم اما، پس ازاعلام خبر حمله، با جیغهای هیستریک و تهوع آورآن عجوزه بی عاطفه کوراقبال در آیت الله بی بی سی ، آغاز شد. عکسهای مجاهدان شهید لیبرتی را بر سر نیزه کرد و با ماسک "خانواده های نگران" یقه مجاهدان هنوز شهیده نشده لیبرتی را چسبید که آهای "به شما هشدار میدهم که با مادران و پدران و خانواده هایی که در پی عزیزانشان هستند بازی نکنيد". 

بلافاصله شاعر پوسیده گوی پوسیده خو،نقاب "چنگال درد و رقت قلب" بصورت زده و نعره برکشید که، آهای وا مصیبتا "باز هم کشتار و نقش آفرینی تیغه های قیچی جنایت... باعث نشد که فاجعه باز هم برای چندمین بار فرود نیاید... و من تردید ندارم که آنان که به راه رفتن بر پای برهنه بر جاده ای از جسدها،از تیر60 تا به امروز عادت کرده اند اگر تمام لیبرتی در خون نشسته و نابود شده بود بنظرمن، تاکید میکنم، بنظر من سرحال تر و شاد و شنگول تر بودند. 
هنوز جوهر قلم شاعر حل شده در ولایت "آقا" خشک نشده بود که تواب کهنه کار، که سابقه مجاهد فروشي اش به سال 60 برمیگردد، خط را دم گرفته و در پژواک "اطلاعاتی اش" تئورید: 
همانطور که در گزارش 92 و 93 فرموده بودم، "در این جنایت... خامنه ای و...مسعود رجوی...هر دو سهیم اند. اولی عامل اصلی جنایت است و دومی زمینه ساز و تسهیل کننده آن". 
از آنطرف، سعید جمالی، که سربازیش برای "آقا" خیلی هم گمنام نیست،پس از اینکه چاک دهان کشیده و آموزه های "برادران پاسدار" در هنگام بازجویی وتجاوز و شکنجه را یکجا بر صفحه کاغذ قی کرد،خط راادامه داد که "مسعود رجوی... زمینه ساز تمام عیار کشتار بازماندگان و درماندگان در لیبرتی است". 
و از آنجا که سعید جمالی حرف آخررا ابلهانه همین اول، رک وبی پروا زده بود، بلافاصله از جانب محمدرضا روحانی که گوئیا استعفایش از شورا زیاد هم بی آب و نان نبوده و آنقدر برایش رتبه و جایگاه از جانب ماموران "آقا" آورده که به خودش اجازه بدهد که به آن سرباز گمنام ،عضویت شورا اعطا کند، با اشتیاق تمام سر و ریش خود را در قی های نامبرده خضاب داده و عنان از کف رفته ،کف بر دهان آورده که : 
"آقای !!! سعید جمالی.. این مرد مودب!!!،فروتن و محجوب ... قانونا هنوز عضو شورا هستند و "نه مستعفی اند و نه اخراجی" و سپس از ایشان خواهش کرده که چون "آدم با شرفی هستند... از عضویت شورا استعفا نکنند و برای نجات جان و حمایت از خروج مجاهدین از عراق هر کاری میتوانند انجام دهند بعنوان یک عضو شورا." 
این یکی ظاهرا اصلا یادش نیست خودش كه با مدال «دنائت وشقاوت وشناعت » ازجانب شورا راهش را جدا كرد درذم آن قلمها فرساییده. چه میشود کرد، پفیوزی است و هزار دردسر 
آنچه که مسلم است ،در پشت پرده این کرهماهنگ ،داستان چیزی نیست به جز پیش بردن دقیق یک خط. خطی که در یک کلام مرحله سوم موشک باران است .جارچیان این خط نیز فقط عمله واکره همان موشک پران جنایتکار اصلی هستند. 
میخواهند بگویند درست است که موشک ها را" آقا" زده ولی خوب این امری است عادی .گناه از رهبری مجاهدین است که بدنه را بزور!!! در لیبرتی نگه داشته تا موشک بخورند.باید به اراده ارتجاع واستعمار تسلیم شوند و سازمان را منحل کنند تا "خطر"از سر"آقا" رفع شود. 
حاصل اينكه آنچه بماند افرادي باشند تسليم شده ودرهم شكسته در زير قباي ملا، مإمور به خدمت در داخل يا خارج همچون حضرات . 
واينهمه در حالي است كه زندانيان سياسي اسير در سياهچالهاي مختلف در حاليكه طناب دار برگردن دارند برسكوي اعدام ايستاده ، هيچ پروائي در محكوم كردن صریح وروشن عامل اصلي اين جنايت كه همان ولي فقيه باشد نداشته اند. 
حرف اصلی این است.میخواهند جنایتکار را در ببرند و اسباب حمله های بعدی به لیبرتی را فراهم کنند. 
13ابان ماه 1394 
4نوامبر2015