۱۳۹۴ دی ۱۰, پنجشنبه

«تلخی بی‌پایان» یا «پایان تلخ» ؟

برگرفته از سايت مجاهدين خلق ايران 
هر روز که می‌گذرد جنگ انتخابات در درون رژیم شدت بیشتری می‌گیرد. اکنون با پایان یافتن مهلت نام نویسی، این جنگ وارد دور تازه‌یی شده است. رفسنجانی که گفته بود «رشته‌های» رقیبش یعنی خامنه‌ای را «پنبه» می‌کند اکنون برگ خود را بازی کرده است. پاسدار شریعتمداری در کیهان خامنه‌ای این برگ را «هجوم فله‌یی»، «ثبت‌نام فله‌یی» و «سونامی ثبت‌نام» توصیف کرده که با دو هدف مشخص انجام شده است: «اول؛ آن که امیدوارند با هجوم فله‌یی، فرصت لازم برای احراز صلاحیتها را از شورای نگهبان سلب کنند… دوم؛ از رد صلاحیتهای گسترده به‌عنوان زمینه‌یی برای هجوم تبلیغاتی علیه نظام بهره‌گیری کنند» (کیهان خامنه‌ای 6دی94). پاسدار شریعتمداری در همین «یادداشت روز» به‌نمایندگی از خامنه‌ای، رفسنجانی را به‌خاطر بازی‌کردن این برگ «به دریوزگی بیگانگان» و «اقدامات دشمن پسند» متهم کرده است. این ابراز غیظ خامنه‌ای علیه رفسنجانی را می‌توان در اظهارات آخوند جنتی در نمایش جمعه 4دی تهران هم دید آنجا که رفسنجانی را به «شیطان» تشبیه می‌کند و می‌گوید: «در خبرگان آمار بالا رفته، در مجلس بالا رفته و بالا می‌رود. نمی‌دانم واقعاً این برای من خیلی ابهام است؟» دلیل ابهام و گیجی دبیر شورای نگهبان ولایت را کیهان خامنه‌ای بیشتر توضیح می‌دهد: «ثبت‌نام فله‌ای در انتخابات، تاکتیکی سه لایه» است که «بر اساس این تاکتیک سه لایه افرادی که رد صلاحیت شدن آنان از سوی شورای نگهبان محتمل است نیز در انتخابات ثبت‌نام می‌کنند تا در مرحله نخست این افراد از سوی شورای نگهبان حذف و از گردونه رقابت خارج شوند با این اقدام نوبت به لایه دوم خواهد رسید که به‌زعم اصلاح‌طلبان با رد صلاحیت لایه اول حریمی امنیتی برای این لایه ایجاد شده است و برای شورای نگهبان سخت خواهد بود که این لایه را نیز از سر راه برداشته و رد صلاحیت کند! بر اساس این برنامه در صورت رد صلاحیت لایه دوم‌، لایه سوم این امکان را خواهد یافت که در انتخابات شرکت کرده و به مجلس راه یابد‌ « (کیهان خامنه‌ای 6دی94).



 حالا نوبت می‌رسد به پاتک باند خامنه‌ای که صحنه آن شورای نگهبان ولایت‌فقیه است. که تیغ خود را برای قلع و قمع و حذف «فله‌یی» آماده کرده است. فعلاً تا زمان اعلام رد صلاحیت شدگان فرا برسد شاهد آتش تهیه سنگین باند ولایت هستیم: «آخوند سعیدی در نمایش جمعه 4دی قم: باید با فتنه‌گران برخورد کرد و آنها را کشت»، «آخوند  حسین طائب  سرکرده قرارگاه موسوم به عمار: برخی در تلاشند موضوع رهبری را نظارتی و شورایی کنند اما بدانند شتر در خواب بیند پنبه دانه، گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه» (خبرگزاری حکومتی ایسنا5دی94) یا «پاسدار رحیم صفوی مشاور نظامی خامنه‌ای: افرادی به مجلس خبرگان بروند که در فتنه امتحان پس داده باشند» (ارگان باند مؤتلفه، رسالت-6دی 94). «نیش زدن اقتضای طبیعت عقرب است. جای شگفتی دارد که برخی که پیش‌تر از آنان به‌عنوان استوانه انقلاب نام برده می‌شد، چگونه با استکبار جهانی هم‌صدا می‌شوند.. نماد عزت و ایستادگی ملت ایران را تضعیف نمایند و با استفاده از فرصت انتخابات خبرگان، جامعه را به وادی نوعی دو قطبی بکشانند یعنی القای رقابت بر سر تصدی رهبری و ایجاد دو دستگی در مردم… با توجه به حساسیت این دوره ازانتخابات خبرگان ضرورت دارد شورای محترم نگهبان با قاطعیت تنها کسانی را مورد تأیید قرار دهد که صلاحیت آنان بر اساس عملکرد و موضع‌گیریهای حال و گذشته‌شان به اثبات برسد» (رسالت ارگان باند مؤتلفه-7دی94).



 اما روشن‌تر از همه اینها اظهارات ابراهیمیان سخنگوی شورای نگهبان خامنه‌ای است که گفته است: «رفتار و گفتار داوطلبان انتخابات مجلس و خبرگان» در مورد «طرفداری از فتنه» که «خط قرمز نظام و رهبری» است، «در بررسی صلاحیت افراد مدنظر قرار خواهد گرفت» (نیروی تروریستی قدس 6دی94).



 حالا سؤال این است که تشدید تصاعدی این رویارویی در جنگ انتخابات تا کجا پیش می‌رود؟ و در کدام نقطه تعیین‌تکلیف می‌شود؟ آیا این جنگ با حذف رفسنجانی و قلع و قمع افراد باندش در مرحله تعیین صلاحیت به اوج می‌رسد؟ یا اوج آن هنگام اعلام نتایج آرا و تعیین‌تکلیف ترکیب خبرگان ارتجاع و مجلس آخوندی خواهد بود؟ برای این سؤالات یک جواب خاص وجود دارد و یک جواب پایه‌یی و اساسی. جواب خاص این سؤالات در هفته‌های آینده با اعلام اسامی تأیید صلاحیت شدگان توسط شورای نگهبان آشکار خواهد شد، اما جواب پایه‌یی و اساسی را می‌توان از سؤال مهمی که روزنامه حکومتی وطن امروز در مطلبی با عنوان «مردودی که برای رد شدنش تلاش می‌کند» در روز 6دی خود مطرح کرده است به‌دست آورد: «آیا هاشمی در تلاش است این تلخی بی‌پایان را به یک پایان تلخ بدل کند؟». گرچه این روزنامه حکومتی به‌این سؤال مهم جواب نداده، اما جواب در خود سؤال نهفته است. آری جنگ هژمونی در راستای نجات رژیم، با وجود فضای مافوق انفجاری جامعه و حضور قدرتمند مقاومت ایران، به پایانی تلخ برای تمامیت نظام و بسا شیرین برای مردم ایران، منجر خواهد شد.